یلدا به معنای «زاده شدن»، واژه ای وام گرفته از زبان سُریانیست که گفته میشود در پی تبادل فرهنگی با این زبان در دوران ساسانی به زبان ما وارد شد. میشود بنمایههای جشن یلدا را در آیین مهر جستوجو نمود. آیین مهر پیوندی ناگسستنی با فرهنگ دیرینهسال مردم ایران دارد که از سپیدهدم تاریخ آغاز میشود، هزاران سال پر فرازو نشیب را پشت سرگذاشته و به امروز رسیده است.
صحبت حُکّام ظلمتِ شب یلداست نور ز خورشید خواه بو که برآید
متن زیر گفتوگوییست با دکتر شاهین سپنتا دربارهی آیین و جشن شب یلدا، شبی که فردایش آغازگاه بلندتر شدن روز است بر شب.
جش شب یلدا به طور دقیق به چه تاریخی از فرهنگ ایران بازمیگردد؟
جشنهای ایرانی ریشه در تاریخ و فرهنگی کهنسال دارند و بر بنیان باورهای مردم در گذرهزارهها تکوین یافته و از هر دوران رنگ و بویی گرفتهاند تا اینکه امروز به ما رسیدهاند. به سخن دیگر این جشنهای مردمی به دلخواه و سلیقه یک فرد، گروه یا در دورهای خاص بهشکل کنونی پدید نیامدهاند. براین پایه نمیتوان تاریخی قطعی بهعنوان مبداء پیدایش برای این جشنها، ازجمله جشن یلدا، درنظرگرفت؛ و تعیین تاریخ دقیق از وجاهت علمی نمیتواند برخوردارباشد؛ اما میشود بنمایههای جشن یلدا را در آیین مهر جستوجو نمود. آیین مهر پیوندی ناگسستنی با فرهنگ دیرینهسال مردم ایران دارد که از سپیدهدم تاریخ آغاز میشود، هزاران سال پر فرازو نشیب را پشت سرگذاشته و به امروز رسیده است؛ البته درباره پیشینه آیین مهر، ذکر این نکته لازم است که گرچه برخی منابع لوحهای متعلق به 1400 سال پیش ازمیلاد مسیح را ـ که سال 1907 میلادی دربغازکوى واقع درکاپادوکیا کشف شده و نام مهر(میترا) در آن آمده ـ کهنترین سند میدانند، اما روشن است که صرفاً به استناد این لوحها نمیتوان پیشینه آیین مهر را از 1400 سال پیش از میلاد به اینسو تخمین زد؛ چراکه باتوجه به رشد و بالندگی این آیین که در گسترهای پهناور از شرق تا غرب پیروان فراوان یافت، میتوان پیشینهاشرا چند هزارسال پیشتر از آنچه در اسناد بهدست آمده درنظرگرفت و چه بسا در آینده اسنادی کهنتر بهدست آید که این دیدگاه را تائید کند.
درچه تاریخ و بهچه دلیل نام شب چله به شب یلدا تغییر نام پیدا کرد؟
یلدا به معنای « زاده شدن »، واژه ای وام گرفته از زبان سُریانیست که گفته میشود در پی تبادل فرهنگی با این زبان در دوران ساسانی به زبان ما وارد شد و براین پایه برخی میپندارند که شایسته نیست این وامواژه را برای یکی از بزرگترین جشنهای ایرانی استفاده کنیم. بهعنوان پاسخ باید تاکید کرد، سابقه طولانی کاربرد این واژه در ترکیب «شب یلدا» با تعبیر«شبی بلند و تاریک» درشاهکارهای فرهنگی و آثار ادبی بزرگانی چون حافظ، سعدی، ناصرخسرو قبادیانی، منوچهری دامغانی، وحشی بافقی، سنایی غزنوی، خاقانی شروانی، انوری ابیوردی، اوحدی مراغهای، خواجوی کرمانی، باباطاهرهمدانی، محتشم کاشانی، فروغی بسطامی،عطار نیشابوری، امیرخسرو دهلوی، فیض کاشانی، سلمان ساوجی و بسیاری دیگر، که هریک درشهری از چهارگوشه ایران پهناور میزیستهاند، نشان میدهد این واژه در نواحی مختلف ایران شناخته میشده است و مردم آن مناطق در دورههای متفاوت آن را بهکار میبردهاند. پس، این تداول، شناسنامهای فارسی و ایرانی به این واژه داده است. دلیل دیگر براین دیدگاه، استنباطیست که هر ایرانی از این واژه دارد، بهعنوان نام اختصاصی یکی از جشنهای ایرانی. تثبیت این واژه در زبان و ادبیات فارسی چنان است که از «چله» یا «شب چله» تااینحد استفاده نشده است. البته باید توجه داشت که بهکارگیری هریک از این دو واژه درجای خود از اعتباری خاص برخوردار است و منافاتی با دیگری ندارد. شبیلدا بیشتر ناظر بر بنمایههای فرهنگ و فلسفهایست که این جشن بر آن پایه شکل گرفته، اما شبچله ناظربر نسبت گاهشماری این شب است با یک دوره چهل روزهی پس از آن: از اول دی ماه تا دهم بهمن(جشن سده)، باعنوان«چله بزرگ»، و پس از آن،«چله کوچک» است: از دهم بهمن ماه تا بیستم اسفند. در پی این دو دوره چهل روزه که از زایش مهر میگذرد، رفته رفته روزها بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند و طبیعت که «چلهنشینی» کرده از سردی و سیاهی دورمیشود به گرمی و روشنایی میگراید و به کمال خود نزدیک میشود.
تزیین سرو در این شب نماد چیست؟ ایرانیان قدیم چه انگیزهای از این کار داشتند و آیا میتوان ادعا کرد که تزیین کاج جشن نوئل هم ریشه در این سنت ایرانی دارد؟
آیین مهر، آیینی طبیعت گرا بود و مهربانان که به ستایش پدیدههای طبیعی میپرداختند، از آسمان تا خاک و دریا، هرکجا که با این این پدیدهها روبهرو بودند، آنها را بهعنوان نماد و نشانههایی که بار آیینی بر دوش میکشند، برمیگزیدند و بهکار میبردند. یکی از این نمادها «سرو» بود که در باور پیروان آیین مهر، درختی بود که پیوندی ویژه با خورشید و زایش مهر داشت، چون سرو درختیست همیشه سبز که مقابل سردی و تاریکی پایداری میکند و نماد مهر تابان، نشانه نامیرایی، آزادگی و پایداری دربرابر نیروهای مرگآور بود. از اینروی در شب زایش مهر، «سروِ مهر» را با نمادهای آیینی دیگر میآراستند و گرامی میداشتند.
میدانیم که بسیاری ازسنتهای مهری با گسترش آیین زرتشتی دگرگون شدند و بهواسطه گسترش آیین مهر بیرون از مرزهای ایران، کم و بیش این آیین درمیان مهریان به حیات خود ادامه داد. اگرچه گفتهمیشود سابقه تزئین درخت کاج کریسمس برمیگردد به آلمان ِقرن شانزدهم میلادی، دورهای که مسیحیان درختان تزیینشده را به خانههای خود میآوردند، اما به نظرمیرسد این سنت ریشههای کهنتری داشته باشد: درخت سرو به صورت تزئینشده همراه با آیین مهر از ایران به اروپا رفت. پس از روی کارآمدن مسیحیت ابتدا کمرنگ و با آن مخالفت شد ولی بعد رنگ و بویی مسیحی به آن دادند، رفتهرفته جایگاه خود را بازیافت و بهصورت تزئین درخت کاج درآمد که در اروپا فراوانتر بود. سپس از آلمان به انگلستان و بخشهای دیگر اروپا رفت و طرفدارانی پیدا کرد و بعد هم آمریکا، و آرام آرام درمیان مسیحیان سایر کشورها محبوبیت یافت.
چرا در این سالها هیچ اشارهای به این نکته نشده بود و اگر شده چنان کمرنگ که چندان بازتابی نداشته است؟
جایگاه درخت سرو در باور ایرانیان و فرهنگ ایران در گذر زمان نهفقط هرگز کمرنک نشد بلکه هرچه زمان به پیش رفت، جایگاهی رفیعتر یافت. حضور دائمی سرو در باغهای بهشتگونه ایرانی از دیرباز تاکنون و احترامی که مردم برای این درخت همیشه سبز قائل بودهاند، و همچنین بهکارگیری آن بهعنوان یک نماد در آثارهنری دورههای مختلف تاریخی بهخوبی بیانگر این موضوع است. ولی شاید ازهنگامی که دین جدید بر ایران مسلط شد، برای حفظ آن دربرابر اندیشههای مذهبی تازه- همچون بسیاری دیگر از باورهای ایرانی- آن را در ساختاری بهظاهر دیگرگون و با پوششی متفاوت درآوردند، یعنی بهجای« تزئین درخت سرو» به «تزئین با درخت سرو» روی آورند و این نماد آیینی را در آثار هنریشان از فرش گرفته تا ترمه، گلیم، پارچههای قلمکار وکاشیکاری بناها، بارها و بارها تکرار کردند و آن را زنده نگاهداشتند.
درچند دهه اخیر، با گسترش آشنایی ایرانیان با فرهنگ مردم دیگر کشورها بهواسطه مهاجرت و همچنین نفوذ رسانههای گروهی از سویی، و نیز جنبش بازگشت به خویشتن و هویت فرهنگی از سوی دیگر، زمینه را برای زنده کردن این سنت زیبای ایرانی بیش از پیش فراهم آوردهاست.
خوردن انار و هندوانه، به عبارتی میوههای سرخ، در این شب نشان از چه دارد؟
گستردن سفرهای از خوراکیهای گوناگون در شب یلدا، نشانی از سنت مهری گستردن سفره در « بزم مهر» دارد. این میوههای سرخ رنگ و گرد، نمادی از روشنایی و گرمای مهراند که خوردنشان در شب چله معنایی رمزگونه و نهفته در خود دارند، به نشانه ستیز با تاریکی و سرما.
آیا سرود و ترانهای هم در این شب میخواندهاند و آیا در جشنهای ایرانی ممنوعیت مذهبی برای رقص و شادی و پایکوبی وجود میداشتهاست؟
برپایه گزارشهای مردم شناسی که از نواحی مختلف ایران در دسترس است، ترانهخوانی یکی از سنتهای زیبای جشن یلداست و معمولاً دوبیتیهای عامیانه با مضامینی عاشقانه و امیدبخش، و همچنین غزلهای حافظ،که دل در گرو کیش مهر داشت، رنگ و بویی شاد و دلنشینتر به شبنشینی ایرانیان در شب چله میداد. شادمانی درومی با جلوه ای بیرونی به صورت رقص، پایکوبی و ترانه خوانی در خانواده ها، همواره بخشی جدانشدنی از جشن های ایرانی بوده و هست. نه تنها منع مذهبی ای نبوده است بلکه جنبه ای آیینی و پیوندی معنوی نیز با این جشن ها وجود می داشته است.