برخی از آیینها مانند فالگوش، کجاوهاندازی، قاشق زنی، فالکوزه، آجیل شیرین مشکلگشا، کوزهشکنی، گرهگشودن و قفلگشایی، شالاندازی، پختن آشرشته یا رشتهپلو با این که ریشه در باورهای کهن دارند، اما شکل امروزین به خود گرفتهاند و اگرچه هنوز در برخی نقاط به صورت پراکنده برگزار میشوند، با این همه در بسیاری از نقاط کشور خصوصن در شهرهای بزرگ رنگ باختهاند.
شهرزادنیوز: آتش، آب، باد و خاک، چهار عنصر پاککننده، همواره از زمانهای قدیم نزد زرتشتیان مورد احترام بوده است، از این میان آتش سریعترین و بهترین عنصر پاککننده به شمار میآید. بزرگترین پدیده و یافته انسان آتش است و پیشرفت تمدن انسان مدیون آن. ایرانیان نخستین بار آتش را در تلاش زندگی یافتند: هوشنگ، شاه پیشدادی، روزی با همراهان خود به شکار میرود، بر سر راه خود ماری میبیند و برای کشتن آن سنگی پرتاب میکند که به گفته فردوسی: نشد مار کشته ولیکن ز راز/ پدید آمد آتش از آن سنگ باز.
از 3747 سال پیش به تاریخ زرتشتی تا امروز، ماه اسفند (سپنتاآرمتی)، نشانیست از آمدن حاجی فیروز و عمو نوروز، و پاکیزه شدن خانهها از درون و برون. اسفند فصل سبزه کاشتن است و جشن آتش و سرودخوانی و شادمانی. در آن روزگاران دور اگر آتشافروزی ایرانیان بر سر بام بود در شب آخر سال، به روایت تاریخ، امروز سُرخای آتش روشنیبخش جشن ایرانیست بر سر هر کوی و خیابان در سه شنبه شب آخر هرسال. اگرسالهای پیش حاجی فیروز برای مردمش میخواند “ارباب خودم بزبزقندی / ارباب خودم چرا نمیخندی”، امسال باید عمونوروز آواز بهاریاش این باشد: ایران خودم سلام علیکم/ ایران خودم سر تو بالا کن.(2)
ـ و اما به چه دلیل چهارشنبهسوری را شب قبل از چهارشنبهی آخر سال، یعنی سهشنبه شب، میگیرند؟
ـ جشن چهارشنبهسوری پیشینهای کهن و چند هزارساله دارد. بنمایههای چهارشنبهسوری به آخرین گاهانبارِ سال، جشن «همس پت میدیم گاه»(3)، بازمیگردد. نیاکان ما این جشن را پس از اسلام هم در نواحی مختلف ایران ِبزرگ با نام جشن « شبسوری » در شب یکی از روزهای پایانی سال برگزار میکردند. به تدریج این جشن در شبِ آخرین چهارشنبهی سال تثبیت شد و چهارشنبهسوری بهمعنی چهارشنبهی سرخ و آتشین نام گرفت. با این که در فرهنگ ایران همهی روزهای هفته فرخنده هستند، ولی در این میان چهارشنبه جایگاهی ویژه دارد و از دیرباز، گاه ِشادکامی و سور و سرور بوده است. در گذشته، این آتشافروزی در سپیدهدم انجام میشده، اما به تدریج و امروزه، هنگام آن به شب آخرین چهارشنبهی سال کشیده شده و مردم با شادمانی و برافراشتن آتش به پیشواز این روز فرخنده میروند.
سوال دوم:
ـ آیا ممکن است این سور اقتباسی باشد از آتش افروزی زرتشتیان ایران باستان در شب آخر سال؟ ظاهرن زرتشتیان شب آخر سال چراغی بر بالای بام میگذاشته و سحرگاه به روی بام میرفتهاند و آتش افروزی با نوای اوستا درهم میآمیخته است.
ـ بله همانطور که گفته شد بنمایههای جشن چهارشنبهسوری به جشن آخرین گاهنبار سال یا «گاهنبار پنجه» بازمیگردد که در پنج روز پایانی سال برگزار میشده است. ایرانیان باستان، در آخرین روزِ گاهانبار پنجه، مقداری هیزم بر فراز بام خانه که بلندترین جای خانه بوده است، گرد میآوردند و در سپیدهدم روز بعد روی بام خانه آتش روشن میکردند و طی آیینی به هنگام بازگشت، فَروَهَر نیاکان درگذشته را بدرقه میکردند، زیرا به باورشان در چنین روزهایی فروهر آنان برای همراهی به جشن بازمیگشتهاند. روشنکردنِ آتش بر پشتبام خانهها یا تپههای مشرف بر شهر یا روستا اگرچه در برخی از مناطق شرقی و غربی و مرکزی کشور و برخی شهرستانها و روستاها هنوز پابرجاست، اما در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور فراموش شده؛ البته این امر با توجه به امکانات محدود مناطق مسکونی شهری طبیعی به نظر میرسد.
سوال سوم: ـ این جشن با گذر زمان چه تغییراتی کرده است؟ تا سی سال پیش، مردم پس از پریدن از روی آتش و خواندن شعر معروف سرخی تو از من/ زردی من از تو، به عنوان مثال به قاشقزنی میرفتند، در سالهای اخیر بهخصوص در تهران شاهد صداهای انفجاری هستیم. در گذشته این سور را چهگونه برپا می کردند؟
ـ تغییرات گسترده و مشهود است، ولی گوهر اصلی این جشن کهن همچنان دست نخورده باقی مانده. این دگرشها، هم شامل تغییر نام جشن میشود و هم، زمان و نحوهی برگزاری آن، که دردورههای مختلف صورت گرفته و بهاختصار به این موارد اشاره شد. برخی از آیینها مانند فالگوش، کجاوهاندازی، قاشق زنی، فالکوزه، آجیل شیرین مشکلگشا، کوزهشکنی، گرهگشودن و قفلگشایی، شالاندازی، پختن آشرشته یا رشتهپلو با این که ریشه در باورهای کهن دارند، اما شکل امروزین به خود گرفتهاند و اگرچه هنوز در برخی نقاط به صورت پراکنده برگزار میشوند، با این همه در بسیاری از نقاط کشور خصوصن در شهرهای بزرگ رنگ باختهاند. علت آن هم بیشتر برمیگردد به تبلیغات منفی رسانههای دولتی و محدودیتهایی که برای برگزاری آیینهای شاد وجود دارد. درنتیجه طی یک واکنش طبیعی، متأسفانه بهتدریج این آیینهای شاد جای خود را به جنگ و گریز خیابانی و ترقهزدن توسط برخی جوانان داده، اما واقعیت این است که استفاده از ترقههای پر سرو صدا، با اصالت جشن چهارشنبهسوری در تضاد است.
چهارشنبهسوری آیینیست معنوی و جشن پیشباز نوروز بزرگ. چهارشنبهسوری آیین ستایش پروردگار است و نیکوییهای نیاکان در آستانهی بهار طبیعت. پس زیباتر آن که این جشن در محیطی معنوی برپا گردد، که البته منافاتی وجود ندارد با شادتر برگزارنمودن آن.
پانویسها:
1- شاهنامه/ بخش فریدون.
2 – شعر از محمدجلالی ( م. سحر)، از وبلاگ سحرگاهان.
3 – واژه همس پت میدیم گاه، برابر شدن روز و شب را معنی میدهد و در باور زرتشتیان هنگام آفریده شدن انسان است.