آیا می توان از واژه «مردگیری» این لفظ برداشتکرد که زنان از مردان خواستگاری هم میکردهاند؟
– بر بنیان گزارشهای ایرانی، بهنظرمیرسد که در ایران کهن دختران نیز از این جشن سهمی داشتند، چنانکه برخی این جشن را ویژه «عروسان نادیدهشوی»، یا «دختران ِدم بخت» دانستهاند که به همسرگزینی تشویق میشدند، پس این جشن را «مردگیران» مینامیدند.
ـ یکی ازجشنهای کهن ایرانی، جشن اسفندگان است. این جشن چه ویژگیهایی دارد؟
– اسفندگان از جشنهای زیبای ایرانیست که همه ساله در آستانه بهار برگزار می شده است. در برخی از متون کهن ادب فارسی همچون «آثارالباقیه» و «التّفهیم»، «زینالأخبار»، «شرفنامه» و «شاهنامه» به شواهدی درباره چگونگی برپایی این جشن برمیخوریم. بر بنیان این گزارشها اسفندگان (سپندارمذگان) جشنی بهاری بوده که در آستانهی سال نو در پنجمین روز ماه اسفند برپا میشده است. اسفندگان جشنی ویژه زنان بوده و در این روز زنان خود را میآراستند و با تن پوشهای شاد و رنگارنگ، در کوی و برزن به پایکوبی و ترانه خوانی و شادی میپرداختند. سپس در پایان آن روز، برای نیایش گروهی به نیایشگاه میرفتند. به نظر میرسد که در این جشن به گونهای نمادین به آزادیهای زنان و حقوق آنان توجه ویژهای می شده است. در این روز زنان دست افشان و پایکوبان و گلافشان، رنگ و بوی دیگری به کوی و بازار می دادند و حال و هوای شهر را شادتر و متفاوتتر از همیشه می کردند.
ـ و چرا پنجم اسفند را به این منظور جشن میگرفتند؟
ـ در گاهشماری ایرانی پنجمین ِروز ماه و دوازدهمین ماه ِسال به نام امشاسپندبانو « سپندارمذ» نامزد شده است. پس به تاریخ پنجم اسفندماه هرسال به فرخندگی این همنامی جشن اسفندگان برپاست. این نام در اوستا «سپنتا آرمیتی» و در فارسی « سپندارمذ » یا «اسفند» آمده است. سپندارمذ در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو یکی از امشاسپندبانوان است که در جهان مینوی نماد دوستداری و فروتنی و بردباری اهورامزدا و در این جهان نگهبان زمین بارور و زنان پارساست. از اینروی در فرهنگ ایرانی جشن اسفندگان ویژه زنان است و در آستانهی بهار طبیعت و باروری زمین برگزار میشود. در این جشن که در گذشته « مردگیران » نیز نامیده میشد، زنان از مردان آرزوها میخواستند و بر مردان بایسته بوده که برآورده سازند.
ـ واژه «مردگیری» را بهکاربردید، آیا میتوان از این لفظ برداشتکرد که زنان از مردان خواستگاری هم میکردهاند؟
ـ بر بنیان گزارشهای ایرانی، بهنظرمیرسد که در ایران کهن دختران نیز از این جشن سهمی داشتند، چنانکه برخی این جشن را ویژه «عروسان نادیدهشوی»، یا «دختران ِدم بخت» دانستهاند که به همسرگزینی تشویق میشدند، پس این جشن را «مردگیران» مینامیدند. اما رفتهرفته که سنتهای مذهبی در جامعه پررنگتر شد، در این جشن نیز دگرگونیهایی رخ داد، ازجمله آنکه: به زنان پارسای باشوهر اهمیت بیشتری داده شد. زنان در این روز، بهگونه نمادین، خواستههایشان را از مردان خود میگرفتند.
ـ در برابر واژه « مردگیری» در آن جشن، امروز لفظ «زن گرفتن» را داریم. آیا این فرهنگ است که با دگرگونی خود در گذر زمان به تعاقب موجب دگرگونی زبان و لفظ و اصطلاح میشود؟ و اصولن آیا جشن مردان هم وجود داشته است؟
ـ این پرسش شما چند بخش دارد که باید به هرکدام جداگانه بپردازیم. نخست اینکه اگر بپذیریم در دورههایی، بهکارگیری عبارتهایی چون «مردگیران» یا «مردگیری» بهمفهوم «مرد خواستن» یا«همسرگزینی دختران شویناکرده» برابری میکند با آیین خواستگاری امروز، که ممکن است به ازدواج ختم شود. البته امروزه، معمولا ً خواستگاری از سوی مردان انجام می شود، ولی روشن است که در فرهنگی که خواستگاری و همسرگزینی برپایه برابری زن و مرد و رعایت حقوق طرف مقابل باشد، چنانچه به ازدواج منجر شود، پیمانی دو جانبه بین زن و مرد تلقی خواهد شد، پس چه «مردگیران» نامیده شود چه « زن گرفتن» خوانده شود، چیزی از اختیار طرفین در انتخاب و نیز تعهد یک طرف به طرف مقابل کم نمیکند.
در ضمن، امروزه در اصطلاح عامه همچنان « زن گرفتن» و «مرد گرفتن» دربرابر هم متداول است و بهکار میرود و منظور از هر دو «ازدواج کردن» است.
اما درمورد بخش دیگر پرسش شما، بهجاست اشاره کنیم که در اوستای نو سه امشاسپند، یعنی «سپندارمذ» ، « خرداد » و «امرداد» از امشاسپند بانوان بهشمار می روند و مادینه پنداشته شده و نماد مادر- خدایی آفریدگارند. اما امشاسپندان «بهمن»، «اردیبهشت»، و « شهریور» نرینه پنداشته شده و نماد پدرـ خدایی اهورامزدا بهشمار می روند. پس با بررسی بیشتر می توان در جشن های مربوط به این سه امشاسپند اخیر که نماد پدرـ خدایی اهورامزدا هستند، نشانههایی از بزرگداشت نمادین نقش مردان در زندگی یافت.
این مطلب در سایت شهرزاد نیوز منتشر شده است