بالاترین نشان فرهنگی فرانسه (مدال شوالیهی ادب و هنر) پاسداشتی ست از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی که تلاش ویژهای در اعتلای فرهنگ و هنر انجام میدهند؛ و شهرام ناظری، نخستین خواننده ایرانی ِ کرد است که موفق به دریافت این نشان شده است.
29 سپتامبر 2007، پس از اجرای کنسرت به نوازندگی ِ داریوش طلایی (تار و سه تار) و پدرام خاورزمینی (تمبک) در سالن تئاتر شهر پاریس، نشان شوالیه از طرف رییس تئاتر شهر پاریس، ژرارد ویولت، در سالن سارا برنارد به شهرام ناظری اهدا شد.
این جایزه که سال گذشته به تأیید وزیر فرهنگ سابق فرانسه، دوندیو دو وبر، رسیده بود، در مراسم دیشب با حضور خانم والری ترانووا، مشاور فرهنگی رییس جمهور سابق فرانسه، ژاک شیراک، به شهرام ناظری اعطا شد. والری ترانووا دوستدار شرق و ایران است و همواره در برنامههای شهرام ناظری حضور داشته است.
سفیر کنونی فرانسه در ایران، برنارد پولتی، نیز اعطاکنندهی دیپلم افتخار از طرف وزیر فرهنگ سابق به هنرمند اثرگذار ایرانی بود.
سفیر سابق فرانسه در افغانستان ژان ـ پی یر گینوت، جمعی از هنرمندان و خبر نگاران ایرانی و فرانسوی، شرق شناسان و ایران شناسان فرانسوی، به همراه ایرانیان مقیم پاریس در سالن ِ هزار نفری تئاتر شهر، تحسین کنندگان صدای گرم و نوازش کنندهی شهرام ناظری بودند؛ و این در حالی بود که برخی از ایرانیان به دلیل فروش بلیط، موفق به خرید و ورود به سالن تئاتر نشده بودند.
کنسرت که پایان گرفت، سالن تئاتر که از انبوه ِ جمعیت خالی شد، سالن دیگری در انتظار حضور دوبارهی شهرام ناظری روی سن بود، سالن سارا برنارد. ناظری که در کنسرت کت زیبای هندیای به تن کرده بود، در مراسم دریافت نشان برای نخستین بار در طول تمام سالها کار حرفهایاش با کت و شلوار و کراوات، هدیهی بیژن پاکزاد، طراح معروف لباس در آمریکا، ظاهر شد.
ژرارد ویولت که ریاست تئاتر شهر پاریس به عهدهی اوست به مدت ده دقیقه، در حالی که چیزی نمانده بود تا اشکهای شوق از چشمهایش سرریز شوند، سخنرانی پراحساس و صمیمانهای ابراز کرد:
«ما عاشق ایران هستیم و با وجود اختلاف نظر میان دولتها، به اشاعهی فرهنک و هنر ایران ادامه خواهیم داد. سال 1969، برنامهای از ایران، کنسرت حسین تهرانی را برای اولین بار معرفی کردیم. سپس با هنر شهرام ناطری آشنا شدیم و شیفتهی صدایش که بی شک پلی ست میان ایران و فرانسه. در تمام سالهایی که در تئاتر شهر از هنرمندان مختلف دعوت به همکاری کردهایم تاثیرگذارترین و زیباترین صدایی که شنیدهایم صدای ناظزی بوده است. در آواز شهرام ناظری گرما و صمیمیت بی همتایی وجود دارد که فراتر از زبان میرود، برای همین است که الزامی به دانستن زبان نیست. صدایش ورای فرهنگ و زبان است.
سه سال پیش، در سوگ یکی از مسئولان رده بالای سابق تئاتر شهر پاریس، توماس که عاشق ایران و هنر ایران بود و یکی از دست اندرکاران جشن هنر شیراز، شهرام قطعهای به نام «تنها مرو»، شعری از مولانا رومی را اجرا کرد که تمام شنوندگان با صدایش منقلب شدند. هرگاه آن برنامه به خاطرم میآید، دگرگون میشوم. آن روز، آن صدا درس بردباری به ما داد و شهرام ناظری با فرهنگ و آواز غنیاش ما را از هنر سرشار کرد، یادمانی کم همتا.
توماس، سالیانی نه چندان دور، در جشن هنر شیراز هنرمندانی از فرانسه، مانند باب ویلسون را کشف و به مردم ایران معرفی کرد که برای خود فرانسویهای آن دوره هنوز ناشناخته بودند. توماس کمی پیش از مرگ، در سفری به تهران، از نزدیک با شهرام ناطری دیدار کرد و همواره از آن دیدار به عنوان اتفاقی خاطره انگیز یاد میکرد. »
ژرارد ویولت، رییس تئاتر شهر در ادامه سخنانش میگوید:
«من عاشق ایران هستم و شیفتهی شهرام ناظری. اعطای شوالیهی ادب و هنر به او موجب افتخار ماست.
و اما واژگانی چون شوالیه، ادب، هنر، در ظاهر شاید کلماتی باشند دور از هم و متفاوت از هم ولی همنشینی آنها در کنار هم ترکیبی میآفریند بس زیبا و در خور تعمق.»
در انتها، ژرارد ویولت، در حالی که مدال را از دست خانم ترانووا، مشاور فرهنگی رییس جمهور سابق فرانسه، میگیرد، جملهی رسمی و همیشگی مراسم را به زبان میآورد:
«به نام دولت جمهوری فرانسه، من، شما، شهرام ناظری را شوالیهی ادب و هنر معرفی میکنم.»
شهرام ناظری پس از دریافت نشان و شریک کردن مردم با احساس اش میگوید: «از خداوند سپاسگزارم؛ و از هموطنانم که با شرایط سخت در این سی سال همواره مرا تشویق کردهاند و از مادرم که همیشه مشوقم میبود؛ و خوش حالم که این صدا پل میان شرق و غرب است و معرفی کنندهی فرهنگ ایران به غرب.»
ژرارد ویولت اضافه میکند: «کنسرتی مانند برنامهی امشب نقطهی اتکا و اطمینان بشریت است و ما را برای لحظهای به فکر وامی دارد که انسانها میتوانند یک دیگر را ورای اختلافهای فرهنگی و قومی دوست بدارند و به یک دیگر عشق بورزند. عمیقن به این موضوع باور دارم؛ و بی تردید سبک کار هنرمندانی چون ناطری و طلایی است که این احساس و باور را در ما بیدار میکند.»