کاهش باروری، درواقع نظام پدرسالاری در خانواده را متزلزل کرده است. باید بدانیم در ایران مانند بسیاری از کشورهای همسایه، نظام پدرسالاری بر خانوادهها حاکم و مسلط بوده است. بهطور خلاصه، مشخصه نظام پدرسالاری در خانواده اقتدار سلسله مراتبی جنسی و سنیست: یعنی اقتدار مردان بر زنان و اقتدار بزرگسالان بر جوانترها.
ماری لادیه فولادی، متولد تهران، دکترای رشتهی جمعیتشناسی و علوم اجتماعی از مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی (1) پاریس، در حال حاضر بهعنوان پژوهشگر در مرکز ملی پژوهش علمی “س اِن اِر اِس” (2) و استاد در مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی ِ پاریس مشغول بهکار است. ماری لادیه فولادی تحقیقات و مطالعاتی درعرصهی باروری و شاخصهای اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی آن در ایران و آسیای مرکزی، جمعیت شناسی و سیاست، جمعیتشناسی و پویایی اجتماعی، خانواده و روابط بین نسلها، تامین اجتماعی و شبکههای همیاری خانوادگی، جمعیتشناسی و روابط اجتماعی جنسیتی، مهاجرت و مطالعه انتقادی آمارهای جمعیتشناسی انجام داده و صاحب مقالات و کتابهای متعددی به زبان فارسی و فرانسه است؛ ازجمله کتابهایش به فرانسه میتوان به”ایران، دنیای پر از تناقض” (2009) و “جمعیت و سیاست در ایران، از سلطنت تا جمهوری اسلامی”(2003) اشاره کرد.
ـ کاهش باروری در ایران را آیا مثبت می دانید؟ اگر آری، چه تأثیراتی روی سطح علمی و زندگی زنان داشته است؟
ـ حتمن مثبت است و از خیلی نظرات مهم، چون وقتی جمهوری اسلامی در ایران مستقر شد، عمدهی جمعیتشناسان در دنیا و حتا ایران فکر میکردند که بهدلیل رواج سنت و آداب و رسوم اسلامی، سطح باروری در ایران بالا خواهد رفت. درحالیکه برعکس تمام پیشبینیها در سطح جهانی، باروری در ایران شروع کرد به کاهش یافتن. در پرانتز بگویم اولین کسی هستم که کاهش باروری در ایران را نشان دادم. دفترجمعیت سازمان ملل ناگزیر شد بنا به محاسبات من پیشبینیهایش را از سال 1998 در رابطه با رشد جمعیت و سطح باروری در ایران تغییر دهد. از آنجا که کاهش باروری در نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته، نشان از استقلال نسبی و حرکت و تحول جامعه است نسبت به بینش و ایدئولوژی سیاسی رژیم. ازطرف دیگر تجربه کشورهای مختلف نشان داده که باروری زمانی رو به کاهش میرود که موقعیت زن تغییرکند. کاهش باروری در ایران، که یکی از سریعترین کاهشهای باروری در جهان بوده، نشان میدهد علیرغم تمام قوانین ثبت شده، شرایط زنان در ایران تغییر پیدا کرده؛ یعنی از 6.4 فرزند بهطورمتوسط برای هر زن در سال 1365 به 4.3 در سال 1373 رسیده و امروز نزدیک به 2 فرزند برای هر زن شده است.
ـ کاهش باروری چه تأثیراتی روی نظام پدرسالاری در خانواده گذاشته است؟
ـ کاهش باروری در واقع نظام پدرسالاری در خانواده را متزلزل کرده است. باید بدانیم در ایران مانند بسیاری از کشورهای همسایه، نظام پدرسالاری بر خانوادهها حاکم و مسلط بوده است. بهطور خلاصه، مشخصه نظام پدرسالاری در خانواده اقتدار سلسله مراتبی جنسی و سنیست: یعنی اقتدار مردان بر زنان و اقتدار بزرگسالان بر جوانترها. وقتی زنان ایران، بهخصوص زنان جوان ایران که در روزهای انقلاب شرکت کرده بودند، بعد از انقلاب وارد زندگی خانوادگی میشوند با پروژه نوینی زندگی خانوادگی را تشکیل میدهند. این پروژه با زندگی خانوادگی خواهران بزرگتر و مادرانشان فرق دارد، به این ترتیب که آنها یک یا دو فرزند بیشتربه دنیا نمیآورند. همین موضوع نشان میدهد که زن از سلطه مرد بیرون آمده، چون زن باید به یک برابری و تعادل رسیده باشد تا بتواند با همسرش برنامهریزی کند و تعداد فرزندان خانواده را تعیین کند. از این نقطه نظر یکی از محورهای اصلی سلطه نظام پدرسالاری در ایران متزلزل شده است. نکته دیگر، با کاهش باروری و کوچک شدن بُعد خانواده محور دیگر سلطه پدرسالاری تکان میخورد، یعنی اقتدار بزرگتر بر کوچکتر. از آنجاییکه بُعد خانواده کوچک میشود رابطه بین فرزندان نیز دیگر به شکل سلسله مراتبی نیست، مثلن حکومت بچههای بزرگتر بر بچههای کوچکتر، چون یکی یا دوتا بیشتر نیستند. درنتیجه کلن بنیانی که نظام پدرسالاری بر آن مسلط بوده با کاهش باروری در ایران تکان میخورَد.
ـ و چهقدر کاهش باروری و بهتعاقب آن تضعیف شدن نظام پدرسالاری در خانواده، میتواند تأثیرگذار باشد بر روی حکومت پدرسالار؟
ـ سوال بسیار جالبیست چون اصلن تمام نقطه نظر من در ارتباط با وضعیتیست که در ایران از سالهای 1370 ایجاد شده، بهخصوص در سالهای بعد از جنگ. در واقع با متزلزل شدن سلطه و نظام پدرسالاری در خانواده روابط بین فرزندان و والدین تغییر میکند. روابط بیشتر برمبنای عاطفه برقرار میشود. والدین مترصد ایجاد شرایطی برای فرزندان (دو یا سه فرزند و نه بیشتر) خود هستند که بهلحاظ اجتماعی و حرفهای موفق شوند. از طرف دیگر با وجود بحران اقتصادی که عامل بزرگی برای اشتغال جوانان (چه پسر چه دختر) است، این جوانان همچنان به تحصیلات خود ادامه میدهند، بهگونهای که برای اولینبار در تاریخ اجتماعی ایران سطح تحصیلات نسل فرزندانی که متولدین سالهای 1355 تا 1360 هستند و با والدین خود برای دراز مدت همزیستی دارند، از سطح تحصیلات والدین ـ بهخصوص پدرـ بالاتر قرارمیگیرد، بهگونهای که اقتدار سلسله مراتبی سنی و جنسی را کنار میزنند تا اقتدار دانش و سواد برقرار شود. برای اولین بار سطح سواد پدر از سطح سواد فرزندان پایینتر، و در نتیجه رابطهای که برقرار میشود رابطهای بسیار متعادلتر و حتا برابر است. با برقراری این نوع رابطه در خانواده گفتمان نیز برقرار میشود؛ یا حداقل در صورت مقاومت پدر، مطابق نمونهگیریهایم در سطح روستا، این مقاومت نشان میدهد که فرزند دیگر اطاعت کورکورانه نمیکند آنطور که نظام پدرسالار میخواهد، نوعی مقاومت و تنش در خانواده وجود دارد و این از نقطهنظر من مثبت است. رابطهای که این نسل جوان در خانواده زندگی میکند، رابطهایست که به سمت دمکراسی در خانواده میرود، و فکرمیکنم چون این بچهها این نوع رابطه را در خانواده زندگی می کنند، میخواهند در سطح اجتماعی و سیاسی نیز این نوع رابطه را متحول کنند. منتها تحول و رشد خانواده در ایران کاملن برعکس رشد و تحول سیاسی جامعه در ایران است که همچنان بر سیستم نظام پدرسالاری بنا شده و همانطور کدخدامنشانه، اقتدار بزرگتر بر کوچکتررا تحمیل میکند و گفتمان را بهطور کامل کنار گذاشته است.
ـ کاهش باروری در ایران در قیاس با اروپا به چه شکل است؟
ـ در کشورهای غربی کاهش باروری، یا آنچه ما به آن میگوییم دوره انتقال جمعیتی، خیلی زودتر اتفاق میافتد. در ابتدا فرانسه در این زمینه از سایر کشورهای اروپایی جلوتربود و باروری از قرن هیجدهم رو به کاهش گذاشت و در قرن نوزدهم به روند کاهش آهسته خود ادامه داد. در مقایسه با ایران باید گفت، سطح باروری زنان درعرض 15 سال، 70 درصد کاهش داشته، حال آن که در فرانسه 150 سال طول میکشد تا باروری به 70 درصد کاهش برسد. مقایسه کنید در ایران خانواده با چه سرعتی متحول شده است. (3
1 – Ecole des Hautes Etudes en Sciences Sociales
2 – CNRS
۳. در جدول زیر چند شاخص اجتماعی – جمعیتی، از جمله نرخ رشد سالیانه جمعیت از سال 1956 تا 2006 نشان داده میشود.