سه ودا
تجارت
سیتا
داستان کوتاه هاتداگ کاسکو
از فروشگاه کاسکو (Costco) که بیرون میآییم کوت میگوید: «خیلی گرسنهام، دوست داری از همین رستوران فستفود چیزی بگیریم بخوریم؟ هاتداگهاش خوشمزه است.» «باشه.» «پس تو با این چرخ خرید […]
اِیبِل – داستان کوتاهی از مریم رئیسدانا
داستانی که در جلسه ۲۴ ماه می امسال خواندم، ایبل نام دارد. ایبل نام انگلیسی هابیل است. این داستان اکنون به لطف مجله همیاری در کانادا منتشر شده است. درصورت […]
داستان کاسکو
داستان کاسکو از فروشگاه کاسکو که بیرون آمدیم کوت گفت خیلی گرسنهام، دوست داری از همین رستوران فستفود، چیزی بگیریم بخوریم؟ هاتداگهاش خوشمزه است. ـ باشه. ـ […]
داستان تجارت
پانی بهش گفته بود که امشب خیلی به خودت برس و توپ توپ بشو، گفته بود این مشتری با آن یکیها خیلی فرق دارد و از آن مایه دارهاست، […]
داستانخوانی «شهری که آمد و رفت»
داستان «شهری که آمد و رفت» با صدای عاطفه آقایی نژاد، تقدیم به سلحشوران میهن. آن هایی که جان پرنده، جان آزاده خود را برای استقلال ایران فدا کردند، همچون […]