گفتوگوی مجلهی لوپوآن با عبدالله مِدِب، شاعر و استاد دانشگاه پاریس ـ ده.
ـ آیا برقعه یک حکم مذهبی ست؟
ـ اجبار مذهبی (فریضه) ندارد، اما یک سنت است. اخیرن مفتی مصر، محمد گومآ که موضع مخالف با آن گرفته بود، دربارهاش هشدار داده است.
ـ آیا یک دلالت ضمنی سیاسی دارد؟
ـ یک نشان ایئولوژیکی از اسلام رادیکال است، تغذیهکننده «تصادم تمدنها» …
ـ آیا توسط قانون باید ممنوع اعلام شود؟
ـ اگر قانونی به تصویب رسید، باید به آن احترام گذاشت، حتا اگر اجرایش خطر ایجاد مشکلاتی را به همراه داشته باشد. اصل این است که دولت تا ایجاد یک بسیج علیه برقعه واکنش نشان دهد؛ اما ترجیح میدهم این قانون به نام جمهوری بهطور رسمی اعلان شود. باید درابنباره سخت بود و بدون نقص. عیرقابل قبول است زنی قابل شناسایی نباشد. چنین زنی نباید اجازه استفاده از وسایل نقلیه، تحصیلات و بیمارستان را داشته باشد. باید زندگی قانونی را برایشان ناممکن کرد. اگر من یک معلم باشم، هرگز اجازه نخواهم داد زنی که برقعه دارد بچهای را با خودش از مدرسه خارج کند. در مصر، این پوشش در مدارس و دانشگاهها توسط قدرت مذهبی الازهر، معروفترین موسسه الهیات اهل سنت، ممنوع شده است. بنا به گفته شیخ ِ الازهر، پوشش به صورت کامل (انتگرال) مانعی است برای تشخیص هویت و مشکلات امنیتی را به دنبال دارد. زیر برقع، میشود بمبهای دست بشر را پنهان کرد.
ـ در اسلام و سنت شاعرانهاش صورت چه جایگاهی دارد؟
ـ ازنظر بنیادگرایان، چهره هم مانند صدای زن میتواند موجب بیعفتی شود. اخیرن در بحرین بحثی درگرفت برای فرصتی که پیش آمده بود تا به زنانی که اعلام نمارمی کنند نام مؤذن دهند. برخی از بنیادگرایان این را یک تحریک جنسی درنظر گرفتند. ازنطر آنها صدای زن اغواگر است و میتواند موجب بلوا شود. لفظ صورت بسیار در قرآن حضور دارد… در متون عرفانی مسلمانان، صوفیسم، صورت محترم شمرده میشود، به خصوص صورت زن: نشان از اندیشه دارد. از همین جاست که کاملترین تجلی الهی برمی آید: «مرد از تصویر خدا آفریده شده است.» این طرزتفکر از کتاب مقدس بسیار در اسلام وجود دارد. یک سنت نبوی میگوید: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.» زیبایی خداوند یافت میشود هرآنجایی که زیبایی بشری وجود دارد.
ـ نظرتان دربارهی برقعه برای آنان که تازه اسلام آوردهاند چیست؟
ـ معمول است. نوآیین تعصب دارد. خشنترین سلسلهها در تاریخ اسلام بهندرت ریشهی عرب دارند. به عنوان مثال نوآیینهای بربر قرن 12 و 13 بنیادگرا بودند و نسبت به یهودیان و مسیحیان تعصب داشتند که یا دین تغییردهند یا جلای وطن کنند.
مجله لوپوآن، ص 47، شماره 1949، ژانویه 2010